یک عدد سفیر هندی خریداریم!

مجتبی لشکربلوکی - شنیدم اسرائیلی‌ها در ازای بازگرداندن استخوان‌های یک سرباز که سی سال پیش کشته شده است، دو سرباز اسیر سوری را مبادله خواهند کرد. باز پیشترها شنیده بودم که سفیر کشور هند در ایران برای بازستاندن طلب یک هندی به اصفهان سفر کرد و طلب شرکت هندی را از تاجر ایرانی بازپس گرفت. شنیدم کارخانه لبنیات کاله در عراق در یک آتش‌سوزی عمدی یا غیرعمدی سوخت. شنیدم دو نفر ایرانی در آتش‌سوزی مذکور سوختند و به زغال تبدیل شدند. شنیدم کارخانه کاله که بدون کمک بانک‌های ایرانی یا عراقی و با سرمایه‌گذاری کارآفرین بزرگ ایرانی راه‌اندازی و به تولید رسیده بود در این آتش‌سوزی بیش از ٨٠ میلیون دلار خسارت دید.

اما نشنیده‌ام یک مسئول یا مقام ایرانی در ارتباط با این آتش‌سوزی عکس‌العملی از خود نشان دهد و سفر (ویژه‌ای) برای بررسی این موضوع و رسیدگی به این حادثه تلخ به عراق انجام دهد. نشنیده‌ام مدیرعامل بانکی برای حمایت از بزرگترین و خوشنام‌ترين شرکت صنایع غذایی کشور مصاحبه‌ای انجام دهد و یا برای کمک به بازسازی کارخانه یادشده پیشقدم شود؛ و نشنیده‌ام سفر و مذاکره ویژه‌ای از سوی عالی مقامان (حداقل برای نشان دادن عزم دولت در پشتیبانی و حمایت از شرکت‌های ایرانی) برای بازپس‌گیری غرامت و خسارت و یا کمک به حفظ دستاوردهای سرمایه‌گذاری موفق یک شرکت ایرانی در عراق صورت گیرد.

مسئولان در بسیاری از کشورها برای حمایت از صادرات شرکت‌های خود، از قدرت سیاسی استفاده می‌کنند. شرکت‌های ترک، کویتی و عربستانی به شدت در تلاش هستند تا جای شرکت کاله را در بازار عراق بگیرند. اینجا جای سفیر هند و کسانی مانند او خالی!

بیاییم دقیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم! چرا موضوع کاله به اندازه موضوعات دیگر در رسانه‌ها بازتاب نداشت؟ اگر خدای نکرده یک هواپیما آن هم نه هواپیمای خطوط دولتی (بلکه از یکی از شرکت‌های هواپیمایی خصوصی) سقوط می‌کرد یک وزیر تا حد استیضاح نمی‌رفت؟ اگر یک اختلاس ۲۵ میلیون دلاری در یک شرکت دولتی رخ می‌داد، ما واکنش نشان نمی‌دادیم؟ ولی چرا در برابر یک خسارت ۸۰ میلیون دلاری بی‌تفاوتیم؟ چرا به این موضوع به اندازه همسر دوم شهردار سابق تهران، به اندازه فرزند اول رامبد جوان، به اندازه پیوستن سرمربی پرسپولیس به تیم عربستانی نمی‌پردازیم؟!

همه مقصریم! کشور و ملتی که نتواند اولویت‌های استراتژیک خود را شناسایی کند در دام موضوعات زرد، روزمره و کم‌اهمیت‌تر (نمی‌گویم بی‌اهمیت) می‌افتد. توان و زمان ما برای پرداختن به مسائل محدود است. فرض کنیم که ما به صورت متوسط ۸ ساعت می‌خوابیم و بقیه را بیداریم. اینکه من به عنوان مردم کوچه و بازار، به عنوان روزنامه‌نگار، به عنوان مرجع تقلید، به عنوان مقام مسئول، ۱۶ ساعتی که بیدارم را به چه چیزی بگذرانم و به چه چیزی توجه کنم و چه چیزی را پیگیری کنم، یکی از عوامل تعیین‌کننده سطح توسعه یافتگی ما خواهد بود. چرا این همه کنش و واکنش در شبکه‌های اجتماعی در مورد موضوعات فرعی رخ می‌دهد اما در مورد کاله نه. چون نه اهمیت دیپلماسی اقتصادی را درک کرده‌ایم، نه اولویت تولید را، نه اولویت سرمایه‌گذاری خارجی را، نه اولویت صادرات را. دقت کنید که نمی‌گویم اهمیت، می‌گویم اولویت.

به نظرم بهتر است یک عدد سفیر هندی خریداری کنیم که اولویت اقتصاد بر سیاست، اولویت اقتصاد بر موضوعات زرد، اولویت اقتصاد بر مسایل شخصی خانوادگی سلبریتی‌ها و اولویت اقتصاد بر شعارهای پوچ را به ما یادآوری کند. ما فقط روزنامه زرد نداریم؛ علاوه بر روزنامه زرد، جامعه زرد، نخبگان زرد، مسئولان زرد هم داریم. تاکید می‌کنم ما هشتاد میلیون ایرانی هر روز یک میلیارد و دویست و هشتاد میلیون ساعت فرصت داریم، این که این زمان را به چه چیزی تخصیص دهیم، تعیین‌کننده سطح رفاه و توسعه یافتگی ماست.

نمی‌شود به مدل موی فلان بازیگر پرداخت و انتظار داشت که سرمایه‌گذاری در های‌تک افزایش یابد.

منبع


سایر مطالب:

https://virgool.io/@golstar/%D9%BE%D8%B3%D8%B1-%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D8%B4%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D9%87-qrwrf7jjpa3z
https://virgool.io/@golstar/هنر-خوار-شد-جادویی-ارجمند-a09nq0tboqzu
https://virgool.io/@golstar/اقتصاد-شوخی-بردار-نیست-oyuy2f6e8az0


* This article was originally published here

نظرات