لایحه دفاعیه صادق زیباکلام در دادگاه اول مرداد- (بخش دوم) ۲- اساس اعلام جرم از ناحیه دادسرای ویژه روحانیت صورت گرفته بهعبارتدیگر شاکی بنده، دادسرای ویژه روحانیت است
لایحه دفاعیه صادق زیباکلام در دادگاه اول مرداد- (بخش دوم)
۲- اساس اعلام جرم از ناحیه دادسرای ویژه
روحانیت صورت گرفته بهعبارتدیگر شاکی بنده، دادسرای ویژه روحانیت است. تصور بنده این بود که دادسرای ویژه روحانیت به اتهامات سلسله محترم روحانیت مربوط میشود. با توجه به اینکه بنده توفیق کسوت در آن سلسله جلیله را نداشتهام و به قول مرحوم مهندس بازرگان، «کلامی» هستم، چگونه پروندهام سر از دادگاه روحانیت درآوردهاست؟
۳- در کیفرخواست آمدهاست که بنده قصد «تشویش اذهان عمومی» داشتهام و لاجرم بهواسطه مشوش شدن اذهان عمومی، دادستان محترم روحانیت برای بنده تقاضای مجازات نموده. سال گذشته و در دادگاه جناب قاضی صلواتی هم که باز موضوع تشویش اذهان عمومی از جانب دادستان محترم مطرحشده بود و تقاضای مجازات، بنده همین استدلال را نمودم. من اصلاً میپذیرم که قصد تشویش اذهان عمومی داشتهام یعنی مقایسه میان بودجه اشتغال آن ۳۰۰هزار روحانی و بودجههای استانهای محروم و سازمان محیطزیست را تعمداً و بهمنظور مشوش ساختن اذهان عمومی نوشته بودم. یعنی اساساً اعتراف و اقرار به بزه منتسبه مینمایم. پرسشم از دادستان محترم و قاضی محترم دادگاه آن است که شما چگونه به ارتکاب وقوع آن جرم وقوف پیدا کردید؟ برای شما چگونه اثبات شد و یقین شد که اذهان عمومی واقعاً و در عمل درنتیجه آنچه بنده نوشته بودم مشوش شدهاند؟ یک دانشجوی سال اول حقوق هم به ما خواهد گفت که صرف داشتن «نیت» و یا داشتن «قصد و غرض» برای ارتکاب جرم، بههیچروی به معنای تحقق آن جرم نیست. بنده عرض کردم اعتراف میکنم که میخواستهام اذهان عمومی را مشوش سازم ولی آیا موفق به انجام آن فعل شدهام؟ مسئولین محترم قوه قضائیه چگونه بهیقین رسیدهاند که افکار و اذهان مردم درنتیجه نوشتن یا گفتن بنده مشوش میشود که حالا بنده را میخواهند مجازات نمایند؟
ادامه دارد....
https://www.instagram.com/p/B0TiJ6YnVRf/?igshid=1gmo4jz1r560q
by via لینکستان | لینکهای جذاب!
۲- اساس اعلام جرم از ناحیه دادسرای ویژه
روحانیت صورت گرفته بهعبارتدیگر شاکی بنده، دادسرای ویژه روحانیت است. تصور بنده این بود که دادسرای ویژه روحانیت به اتهامات سلسله محترم روحانیت مربوط میشود. با توجه به اینکه بنده توفیق کسوت در آن سلسله جلیله را نداشتهام و به قول مرحوم مهندس بازرگان، «کلامی» هستم، چگونه پروندهام سر از دادگاه روحانیت درآوردهاست؟
۳- در کیفرخواست آمدهاست که بنده قصد «تشویش اذهان عمومی» داشتهام و لاجرم بهواسطه مشوش شدن اذهان عمومی، دادستان محترم روحانیت برای بنده تقاضای مجازات نموده. سال گذشته و در دادگاه جناب قاضی صلواتی هم که باز موضوع تشویش اذهان عمومی از جانب دادستان محترم مطرحشده بود و تقاضای مجازات، بنده همین استدلال را نمودم. من اصلاً میپذیرم که قصد تشویش اذهان عمومی داشتهام یعنی مقایسه میان بودجه اشتغال آن ۳۰۰هزار روحانی و بودجههای استانهای محروم و سازمان محیطزیست را تعمداً و بهمنظور مشوش ساختن اذهان عمومی نوشته بودم. یعنی اساساً اعتراف و اقرار به بزه منتسبه مینمایم. پرسشم از دادستان محترم و قاضی محترم دادگاه آن است که شما چگونه به ارتکاب وقوع آن جرم وقوف پیدا کردید؟ برای شما چگونه اثبات شد و یقین شد که اذهان عمومی واقعاً و در عمل درنتیجه آنچه بنده نوشته بودم مشوش شدهاند؟ یک دانشجوی سال اول حقوق هم به ما خواهد گفت که صرف داشتن «نیت» و یا داشتن «قصد و غرض» برای ارتکاب جرم، بههیچروی به معنای تحقق آن جرم نیست. بنده عرض کردم اعتراف میکنم که میخواستهام اذهان عمومی را مشوش سازم ولی آیا موفق به انجام آن فعل شدهام؟ مسئولین محترم قوه قضائیه چگونه بهیقین رسیدهاند که افکار و اذهان مردم درنتیجه نوشتن یا گفتن بنده مشوش میشود که حالا بنده را میخواهند مجازات نمایند؟
ادامه دارد....
https://www.instagram.com/p/B0TiJ6YnVRf/?igshid=1gmo4jz1r560q
by via لینکستان | لینکهای جذاب!
نظرات
ارسال یک نظر