ولینعمتان صاحبقران #N 051 امیرعلی نصرالهزاده @AmirA_N- تصمیم مخفیانه و سپس اعلام ناگهانی سهمیهای شدن و گرانشدن بنزین ما را به یاد همان روزهایی میاندازد که با رأی به روحانی سعی در فراموشیشان داشتیم
ولینعمتان صاحبقران
https://t.me/divanesara/923
#N 051
امیرعلی نصرالهزاده @AmirA_N- تصمیم مخفیانه و سپس اعلام ناگهانی سهمیهای شدن و گرانشدن بنزین ما را به یاد همان روزهایی میاندازد که با رأی به روحانی سعی در فراموشیشان داشتیم. اما انگار دوباره و چندباره مجبور به دیدن همان سریال تکراری شدهایم. در قدم اول خودمان یا بهتر است بگوییم خودشان همه ما را گرفتار شدیدترین تحریمهای اقتصادی میکنند. آن هم وقتی میدانند و اذعان دارند که برای رشد و بهبود اقتصادی نیازمند جذب سرمایههای خارجی هستند.
تحریمها همیشه اول نعمت است، بعدها بی اثر میشود، بعدتر میگویند باید اقتصاد مقاومتی باشد. از فرط تکرار برای همه روشن است که تمام این حرفها پوچ است و به زودی نوبت به کاهش شدید رشد افتصادی، افزایش قیمت دلار، افزایش نرخ بیکاری، تورم و گرانی میرسد. باز هم همه دیالوگهای این سریال تکراری را ازبریم. حالا وقتش است که بگویند تحریمها ظالمانه و تروریسم اقتصادی است.
داستان این سریال تکراری و خستهکننده در اینجا تمام نمیشود. در قسمت بعدی کارگردانان سعی دارند به زور مهمانی و سورچرانیشان را زنده و سر پا نگه دارند. شام این مهمانی که ما بارها برایش صف کشیدهایم آش بی مزهای از انواع و اقسام سهمیهبندی، چند نرخی، کوپن و سبدهای متنوع کالا است. در آخر این قسمت هم نفری هفت هشت هزار تومان به هر کداممان یارانه نقدی اضافه میکنند. بعید می دانم خودشان هم فکر کنند دسر خوشمزهای تدارک دیدهاند.
تازه ما میدانیم برای هر صحنه این سریال چقدر از ما پول زور گرفتهاند. اجازهاش را نگرفتند اما پولش را چرا. مثلا کسی نیامده برای ماجراجوییها و موشک پرانیها و نفوذهای استراتژیک و خرجی که اینجا و آنجا میکنند از ما اجازه بگیرد. اما پولش را خب چرا. وقتی برای دور زدن تحریمها همه چیز را خصولتی کردند کسی از ما نظر نپرسید. دستوری آمد و یک باره اصلی از قانون اساسی را جور دیگری خواندند و یک شبه بیتالمال دولتی، شد مایملک خصولتی.
الان هم که گویی کفگیر به ته دیگ خورده و آخر مهمانی است، یک باره ما را از مهمانی بیرون انداختهاند تا خودشان دورهمی و نصف شبی تصمیم بگیرند با این دو قاشق ته قابلمه چه باید کرد. باز هم بیاجازه و بیخبر. خب دیگر چرا باید به مجلسی رأی بدهیم که هیچ وقت در هیچ کاری نظر نداده و گزارش نخواسته و اصلا به مهمانی دعوت نبوده؟ میگویند پولش را به خودتان بر میگردانیم. اگر قرار است پولش به ما برسد که خب چرا مثل رفتن به سوریه و خصولتی کردن یک شبه و دزدکی تصمیمگیری میکنید؟ لابد فکر میکنید ما از پول بدمان میآید!
البته که من و شما خوب میدانیم درست همان موقعی ما را دعوت نمیکنند که آن پشت مشتها سفره چرب و گستردهای انداختهاند. آن قدر سفره بزرگ و مفصل است که گاهی دم خروسی که پختهاند را ما هم میبینیم. سود عمق استراتژیک را که ما نخواهیم برد، سهم آنهایی است که بودجههای مخصوص فرهنگی-نظامی میبرند تا فواید این عمق را خوب برای هم تشریح کنند. وقتی قرار است تحریمها را دور بزنند، دلارها را به ما نمیدهند که برای شان مایحتاج مردمی وارد کنیم. این پول ها را بین ژنهای از ما بهتران تخس میکنند. وقتی خصولتی میکنند که شرکتهایش به بخش خصوصی و عمومی نمیرسد. پرسودهایش را خودشان و بنیادهایشان بر میدارند، ضرردارهایش میماند برای ما و سهاممان از عدالت.
حالا هم به همین ترتیب. بنزین و دیگر چیزها که سهمیهبندی و چند نرخی شود، از سهمیه و نرخ ارزانش همین چند لیتر به ما میرسد. بهانه هم آوردهاند که تقصیر خود ماست که زیاد بنزین مصرف میکنیم. ماشینهایی که چند مرتبه بیکیفیتتر از همه جای دنیاست را چند برابر قیمت به زور در حلقوممان میکنند اما چون پول خوبی به جیب خودشان میرود، عیب از ماست، از ماشینها نیست.
ما را این موقعها به مهمانی دعوت میکنند. که سهمیهای شدن و گران شدن بنزین را به گردن خودمان بیندازند. که فداکاری کنیم و کمربندهایمان را محکمتر ببندیم. که گوشزد کنند نباید گوشت و مرغ زیاد بخوریم. که مقاومت کنیم و در مقابل فشار تسلیم نشویم. اجازه هیچ چیزی را از ما نمیگیرند و در چگونگی و چرایی کارهایی که میکنند شریک نیستیم اما کار که سخت میشود، می گویند خودتان انتخاب کردهاید این جوری زندگی کنید. بودند کسانی که صدایشان به اعتراض بلند شده، اما صاحبان مهمانی همیشه با دندان و چوب و چماق و آهن و گلوله از اوجب واجبات یعنی اصل مهمانی محافظت میکنند.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
by via لینکستان | لینکهای جذاب!
https://t.me/divanesara/923
#N 051
امیرعلی نصرالهزاده @AmirA_N- تصمیم مخفیانه و سپس اعلام ناگهانی سهمیهای شدن و گرانشدن بنزین ما را به یاد همان روزهایی میاندازد که با رأی به روحانی سعی در فراموشیشان داشتیم. اما انگار دوباره و چندباره مجبور به دیدن همان سریال تکراری شدهایم. در قدم اول خودمان یا بهتر است بگوییم خودشان همه ما را گرفتار شدیدترین تحریمهای اقتصادی میکنند. آن هم وقتی میدانند و اذعان دارند که برای رشد و بهبود اقتصادی نیازمند جذب سرمایههای خارجی هستند.
تحریمها همیشه اول نعمت است، بعدها بی اثر میشود، بعدتر میگویند باید اقتصاد مقاومتی باشد. از فرط تکرار برای همه روشن است که تمام این حرفها پوچ است و به زودی نوبت به کاهش شدید رشد افتصادی، افزایش قیمت دلار، افزایش نرخ بیکاری، تورم و گرانی میرسد. باز هم همه دیالوگهای این سریال تکراری را ازبریم. حالا وقتش است که بگویند تحریمها ظالمانه و تروریسم اقتصادی است.
داستان این سریال تکراری و خستهکننده در اینجا تمام نمیشود. در قسمت بعدی کارگردانان سعی دارند به زور مهمانی و سورچرانیشان را زنده و سر پا نگه دارند. شام این مهمانی که ما بارها برایش صف کشیدهایم آش بی مزهای از انواع و اقسام سهمیهبندی، چند نرخی، کوپن و سبدهای متنوع کالا است. در آخر این قسمت هم نفری هفت هشت هزار تومان به هر کداممان یارانه نقدی اضافه میکنند. بعید می دانم خودشان هم فکر کنند دسر خوشمزهای تدارک دیدهاند.
تازه ما میدانیم برای هر صحنه این سریال چقدر از ما پول زور گرفتهاند. اجازهاش را نگرفتند اما پولش را چرا. مثلا کسی نیامده برای ماجراجوییها و موشک پرانیها و نفوذهای استراتژیک و خرجی که اینجا و آنجا میکنند از ما اجازه بگیرد. اما پولش را خب چرا. وقتی برای دور زدن تحریمها همه چیز را خصولتی کردند کسی از ما نظر نپرسید. دستوری آمد و یک باره اصلی از قانون اساسی را جور دیگری خواندند و یک شبه بیتالمال دولتی، شد مایملک خصولتی.
الان هم که گویی کفگیر به ته دیگ خورده و آخر مهمانی است، یک باره ما را از مهمانی بیرون انداختهاند تا خودشان دورهمی و نصف شبی تصمیم بگیرند با این دو قاشق ته قابلمه چه باید کرد. باز هم بیاجازه و بیخبر. خب دیگر چرا باید به مجلسی رأی بدهیم که هیچ وقت در هیچ کاری نظر نداده و گزارش نخواسته و اصلا به مهمانی دعوت نبوده؟ میگویند پولش را به خودتان بر میگردانیم. اگر قرار است پولش به ما برسد که خب چرا مثل رفتن به سوریه و خصولتی کردن یک شبه و دزدکی تصمیمگیری میکنید؟ لابد فکر میکنید ما از پول بدمان میآید!
البته که من و شما خوب میدانیم درست همان موقعی ما را دعوت نمیکنند که آن پشت مشتها سفره چرب و گستردهای انداختهاند. آن قدر سفره بزرگ و مفصل است که گاهی دم خروسی که پختهاند را ما هم میبینیم. سود عمق استراتژیک را که ما نخواهیم برد، سهم آنهایی است که بودجههای مخصوص فرهنگی-نظامی میبرند تا فواید این عمق را خوب برای هم تشریح کنند. وقتی قرار است تحریمها را دور بزنند، دلارها را به ما نمیدهند که برای شان مایحتاج مردمی وارد کنیم. این پول ها را بین ژنهای از ما بهتران تخس میکنند. وقتی خصولتی میکنند که شرکتهایش به بخش خصوصی و عمومی نمیرسد. پرسودهایش را خودشان و بنیادهایشان بر میدارند، ضرردارهایش میماند برای ما و سهاممان از عدالت.
حالا هم به همین ترتیب. بنزین و دیگر چیزها که سهمیهبندی و چند نرخی شود، از سهمیه و نرخ ارزانش همین چند لیتر به ما میرسد. بهانه هم آوردهاند که تقصیر خود ماست که زیاد بنزین مصرف میکنیم. ماشینهایی که چند مرتبه بیکیفیتتر از همه جای دنیاست را چند برابر قیمت به زور در حلقوممان میکنند اما چون پول خوبی به جیب خودشان میرود، عیب از ماست، از ماشینها نیست.
ما را این موقعها به مهمانی دعوت میکنند. که سهمیهای شدن و گران شدن بنزین را به گردن خودمان بیندازند. که فداکاری کنیم و کمربندهایمان را محکمتر ببندیم. که گوشزد کنند نباید گوشت و مرغ زیاد بخوریم. که مقاومت کنیم و در مقابل فشار تسلیم نشویم. اجازه هیچ چیزی را از ما نمیگیرند و در چگونگی و چرایی کارهایی که میکنند شریک نیستیم اما کار که سخت میشود، می گویند خودتان انتخاب کردهاید این جوری زندگی کنید. بودند کسانی که صدایشان به اعتراض بلند شده، اما صاحبان مهمانی همیشه با دندان و چوب و چماق و آهن و گلوله از اوجب واجبات یعنی اصل مهمانی محافظت میکنند.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
by via لینکستان | لینکهای جذاب!
نظرات
ارسال یک نظر