ای کاش با صدای بلند بخوانند، با صدای بلند دکتر فردین علیخواه-دانشگاه گیلان ️در سال 1387 از رساله دکترایم که موضوع آن « پتانسیل اعتراض» بود در رشته جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه علامه طباطبائی دفاع کردم

ای کاش با صدای بلند بخوانند، با صدای بلند

دکتر فردین علیخواه-دانشگاه گیلان

️در سال 1387 از رساله دکترایم که موضوع آن « پتانسیل اعتراض» بود در رشته جامعه شناسی سیاسی در دانشگاه علامه طباطبائی دفاع کردم. برای درک بهتر ناآرامی های اخیر در کشور، بعد از چند سال، دیشب رساله ام را ورق می زدم. در ادامه به برخی از مهم ترین یافته های آن اشاره می کنم:

- یافته اصلی این تحقیق آن است که در مجموع پتانسیل اعتراض در جامعه بالاست.

- هر چقدر از ميزان اثرگذاری سياسي افراد ( این احساس که من می توانم در تصمیمات سیاسی کشور اثرگذار باشم) كاسته مي شود بر ميزان پتانسيل اعتراض آنان افزوده مي شود.

- دربین آن گروه از شهروندانی که معتقدند درساختار سياسي کشور فرصت و امکان اعتراض محدود است، پتانسيل اعتراض بالاتر است.

-با افزایش میزان تحصیلات افراد، میزان پتانسیل اعتراض نیز افزایش می یابد.

- میزان احساس محرومیت (هم اقتصادی، هم سیاسی، هم فرهنگی) در این تحقیق بسیار بالا است. در بین آن گروه از شهروندان که« احساس محروميت » بیشتری دارند پتانسيل اعتراض نیز بیشتر است. نکته دیگر آنکه، در بین آن گروه از شهروندانی که« منبع محروميت » اقتصادی خود را نه خودشان بلکه سياست هاي دولت و تصمیمات مقامات می دانند پتانسيل اعتراض نیز بیشتر است.

- هر چه میزان احساس تبعيض و بي عدالتي در افراد بیشتر می شود ميزان پتانسيل اعتراض آنان هم افزایش می یابد.

- هر چه میزان رضايت از زندگي افراد کاهش می یابد ميزان پتانسيل اعتراض آنان افزایش می بابد.

بگذارید خلاصه کنم: احساس اثر گذاری کم در روند تصمیم گیری های سیاسی / این برداشت که در ساختار سیاسی کشور فرصت های کمی برای اعتراض وجود دارد/ احساس محرومیت بالا / این برداشت که منبع محرومیت من نه خودم بلکه تصمیم های غلط سیاستمداران است / احساس تبعیض و بی عدالتی بالا / داشتن رضایت کم از زندگی / با موضوع اصلی رساله یعنی پتانسیل بالای اعتراض رابطه مستقیم داشتند.

️وقتی در دهه اخیر آمار طلاق در جامعه ایرانی رشد یافت، برخی نهادها، بنرهایی در خیابان های شهر نصب کردند. در این بنرها ابتدا دیش ماهواره و در زیر آن زن و مردی را نشان دادند که پشت به هم نشسته اند و بین آنها نیز کودکی پریشان حال قرار گرفته است. در زیر بنر نوشتند " آخر و عاقبت ماهواره". در پس زمنیه تصویر هم پرچم آمریکا و اسرائیل را به شکل محو نشان دادند. درک و برداشت آنان از رشد طلاق در جامعه ایرانی همین قدر بود. از نظر آنان تعداد دیش ماهواره مساوی بود با تعداد طلاق در کشور!! طبیعتا آنان برای حل این مشکل اجتماعی (طلاق) فقط به «جمع آوری» اعتقاد داشتند و در نتیجه به سمت پشت بام ها سرباز فرستاند. چندین بار ضربتی دیش های ماهواره را جمع کردند تا شاید آمار طلاق کاهش یابد. دیش ها را از پشت بام ها به حیاط منازل پرتاب کردند تا طلاق را کاهش دهند. ولی طلاق کاهش نیافت. بر عکس بیشتر و بیشتر هم شد. آنان در حل مشکلات جامعه، معمولا ساده ترین راه را انتخاب می کنند و همیشه هم قبل از محققان علوم انسانی پاسخ را می دانند ؛ نتیجه را می گیرند و یکطرفه به جامعه ابلاغ می کنند.

️در روزهای اخیر مقامات مدام در تلویزیون ظاهر می شوند و رویدادهای اخیر را علت یابی می کنند. آنان باز هم ساده سازی می کنند. ساده سازی محض. همانطور که درباره طلاق ساده سازی می کنند. آنان باز هم پیچیدگی مسائل اجتماعی را به یک عامل تقلیل می دهند. می گویند علت ناآرامی ها همین است و تمام! به دور دست ها اشاره می کنند. گاهی اوقات فکر می کنم که این بزرگواران دچار پیرچشمی هستند. در نزدیک بینی مشکل جدی دارند و فقط اجسام دور را خوب می بینند.

️حدود ده سال از دفاع رساله ام گذشته است. داده های این رساله در شهر تهران جمع آوری شد. ساده اندیشی است اگر بگویم که ده سال پس از این پژوهش، هم اکنون وضعیت کشور بهتر شده است. ای کاش مقامات محترم به جای ساده سازی های مرسوم مسائل، حداقل یکبار هم که شده بنشینند و پس از حل مشکل نزدیک بینی شان، عوامل موثر بر پتانسیل اعتراض را با صدای بلند برای خودشان بخوانند. با صدای بلند.

ارسال نظر: @alikhahfardin
کانال: @fardinalikhah
by via لینکستان | لینک‌های جذاب!

نظرات