سياست درست کدام بود؟ محمد فاضلي- عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي سؤالي بارها در جلسات مختلف از سوي افرادي با ديدگاههاي متفاوت مطرح شده که من پاسخ روشني براي آن نيافتهام
سياست درست کدام بود؟
محمد فاضلي- عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
سؤالي بارها در جلسات مختلف از سوي افرادي با ديدگاههاي متفاوت مطرح شده که من پاسخ روشني براي آن نيافتهام. چند روز قبل که مطلبي درباره «مصرف برق کولرهاي گازي» نوشتم، دوباره شماري از مخاطبان متن اين سؤال را مطرح کردند.
سؤال اين است: «آيا نميشد به جاي گازکشي کردن صدها شهر و دهها هزار روستا، همين مقدار گاز را در نيروگاهها به برق تبديل کرده و انرژي الکتريکي را براي مصارف گرمايش و ... به منازل تحويل ميداديم؟» کساني که اين سؤال را طرح ميکنند، چندين مزيت براي اين اقدام به شرح زير برميشمارند.
️ شبکه برق از قبل در بسیاری مناطق توسعه يافته بود و ضرورتي براي کشيدن خط لوله گاز در بسياري از مناطق وجود نداشت. (صرفهجويي هزينه در حد دهها هزار ميليارد تومان يا بيشتر)
️ استفاده از برق در شهرها، سبب افزودن بر بار آلودگي هوا (ناشي از وسايل گرمايشي گازسوز) نميشد. (البته آلودگي ناشي از سوختن گاز در نيروگاه باقي ميماند.)
️ شبکه گازکشي بالقوه خطري براي مناطق مسکوني (ناشي از احتمال انفجار خطوط) است. اين خطر در مواقع بروز زلزله – بالاخص در کشور زلزلهخيز ايران – اهميت بيشتري مييابد. اين در حالي است که شبکه برق به سرعت قابل قطع شدن و فاقد امکان انفجار است و به لحاظ پدافند غيرعامل، ايمنتر است.
️ خسارات ناشي از خطوط انتقال برق – بالاخص در شبکه دکلها و پايههاي انتقال هوايي – براي محيطزيست بسيار کمتر از خسارات خطوط انتقال گاز است (بالاخص در مناطق باارزش محيطزيستي نظير جنگلها)
️خطوط انتقال برق چندمنظوره هستند (از جمله استفاده براي انتقال داده و اينترنت)، در حالي که خطوط گازکشي، تکمنظوره هستند.
️آيا بهتر نبود هزينه صرفشده براي کشيدن خطوط گاز، بالاخص در مناطقي که شبکه توزيع و انتقال برق وجود داشت، صرف ساخت نيروگاههاي برق، بهبود شبکه برق، کاهش تلفات و ... ميشد.
️آيا توسعه توليد، انتقال، توزيع و مصرف انرژي برق، براي عصر امروز و آينده استفاده از خودروها و وسايل نقليه برقي، سياست بهتري نبود؟
️آيا گزارشي، کتابي يا ارزيابي جامع قابل اعتمادي براي پاسخگويي به اين سؤالات هست؟ تجربه بقيه کشورها در برابر اين سؤالات مستند شدهاند؟
اگر طرح چنين سؤالاتي جدي شود و فرضاً مشخص شود که سياست درست، تبديل گاز به برق و استفاده از برق بوده است، سؤالات زير هم قابل طرح ميشوند:
چه چيزي سبب شده است سياست گازکشي کل کشور تا دورافتادهترين روستاها، به عوض توسعه انرژي الکتريکي در دستور کار قرار گيرد؟ سياستمداران، نمايندگان مجلس، لابيها، شرکتهاي پيمانکاري، لولهسازها و... چقدر در بروز اين سياست نقش داشتهاند؟ آيا راهي براي اصلاح سياست و بهبود وضعيت وجود دارد؟
راه توسعه کارآمد، از مسير پاسخ دادن به چنين سؤالاتي ميگذرد.
(اگر ميپسنديد، به اشتراک بگذاريد.) @fazeli_mohammad
️ کانالهايي براي بسط عقلانيت توسعه:
کانال #شبکه_توسعه : @I_D_Network
کانال #پادکست_سکه : @Sekke_Podcast
by via لینکستان | لینکهای جذاب!
محمد فاضلي- عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي
سؤالي بارها در جلسات مختلف از سوي افرادي با ديدگاههاي متفاوت مطرح شده که من پاسخ روشني براي آن نيافتهام. چند روز قبل که مطلبي درباره «مصرف برق کولرهاي گازي» نوشتم، دوباره شماري از مخاطبان متن اين سؤال را مطرح کردند.
سؤال اين است: «آيا نميشد به جاي گازکشي کردن صدها شهر و دهها هزار روستا، همين مقدار گاز را در نيروگاهها به برق تبديل کرده و انرژي الکتريکي را براي مصارف گرمايش و ... به منازل تحويل ميداديم؟» کساني که اين سؤال را طرح ميکنند، چندين مزيت براي اين اقدام به شرح زير برميشمارند.
️ شبکه برق از قبل در بسیاری مناطق توسعه يافته بود و ضرورتي براي کشيدن خط لوله گاز در بسياري از مناطق وجود نداشت. (صرفهجويي هزينه در حد دهها هزار ميليارد تومان يا بيشتر)
️ استفاده از برق در شهرها، سبب افزودن بر بار آلودگي هوا (ناشي از وسايل گرمايشي گازسوز) نميشد. (البته آلودگي ناشي از سوختن گاز در نيروگاه باقي ميماند.)
️ شبکه گازکشي بالقوه خطري براي مناطق مسکوني (ناشي از احتمال انفجار خطوط) است. اين خطر در مواقع بروز زلزله – بالاخص در کشور زلزلهخيز ايران – اهميت بيشتري مييابد. اين در حالي است که شبکه برق به سرعت قابل قطع شدن و فاقد امکان انفجار است و به لحاظ پدافند غيرعامل، ايمنتر است.
️ خسارات ناشي از خطوط انتقال برق – بالاخص در شبکه دکلها و پايههاي انتقال هوايي – براي محيطزيست بسيار کمتر از خسارات خطوط انتقال گاز است (بالاخص در مناطق باارزش محيطزيستي نظير جنگلها)
️خطوط انتقال برق چندمنظوره هستند (از جمله استفاده براي انتقال داده و اينترنت)، در حالي که خطوط گازکشي، تکمنظوره هستند.
️آيا بهتر نبود هزينه صرفشده براي کشيدن خطوط گاز، بالاخص در مناطقي که شبکه توزيع و انتقال برق وجود داشت، صرف ساخت نيروگاههاي برق، بهبود شبکه برق، کاهش تلفات و ... ميشد.
️آيا توسعه توليد، انتقال، توزيع و مصرف انرژي برق، براي عصر امروز و آينده استفاده از خودروها و وسايل نقليه برقي، سياست بهتري نبود؟
️آيا گزارشي، کتابي يا ارزيابي جامع قابل اعتمادي براي پاسخگويي به اين سؤالات هست؟ تجربه بقيه کشورها در برابر اين سؤالات مستند شدهاند؟
اگر طرح چنين سؤالاتي جدي شود و فرضاً مشخص شود که سياست درست، تبديل گاز به برق و استفاده از برق بوده است، سؤالات زير هم قابل طرح ميشوند:
چه چيزي سبب شده است سياست گازکشي کل کشور تا دورافتادهترين روستاها، به عوض توسعه انرژي الکتريکي در دستور کار قرار گيرد؟ سياستمداران، نمايندگان مجلس، لابيها، شرکتهاي پيمانکاري، لولهسازها و... چقدر در بروز اين سياست نقش داشتهاند؟ آيا راهي براي اصلاح سياست و بهبود وضعيت وجود دارد؟
راه توسعه کارآمد، از مسير پاسخ دادن به چنين سؤالاتي ميگذرد.
(اگر ميپسنديد، به اشتراک بگذاريد.) @fazeli_mohammad
️ کانالهايي براي بسط عقلانيت توسعه:
کانال #شبکه_توسعه : @I_D_Network
کانال #پادکست_سکه : @Sekke_Podcast
by via لینکستان | لینکهای جذاب!
نظرات
ارسال یک نظر