سفرنامه آقای شیوا فرهمند راد به کشور نیوزیلند | نمیدانم چه مدتی گذشتهاست که از ایستادن ماشین بیدار میشوم. سر بلند میکنم و از پنجره بیرون را نگاه میکنم. هنوز باران میبارد. هوا تیره و تار است. از لابهلای شیارهایی که آب باران بر شیشهی ماشین کشیده، منظرهای میبینم که شبیه آن را به عمرم هرگز، حتی به هیچ رؤیا و هیچ کابوسی هم ندیدهام: صخرههاییست قهوهای رنگ، دیوارهایست کموبیش عمودی، که از همهجایش آبشارهایی باریک و بلند...، بلند...، بلند... میریزند. هر چه نگاهم را بالاتر و بالاتر میبرم، به بالای صخرهها نمیرسم. دیواره گویی تا پایان آسمان بالا میرود. آنسوتر، اینسوتر، دیواره است و آبشارهای بیشمار و سپید که از آن بالا، از زیر ابرهای سپید و دراز، تا کف درهی آن پایین میریزند. خوابم، یا بیدار؟ اینجا کجاست؟
با ۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بالاچه دانستنیها
لینک مستقیم
by golstar via CommaFeed - blogger
با ۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بالاچه دانستنیها
لینک مستقیم
by golstar via CommaFeed - blogger
نظرات
ارسال یک نظر