از چه دفاع می‌کنیم!

تا نوک ریش! شورای سردبیری جامعه نو (https://t.me/jameeno): در دوره دوم دولت سید محمدخاتمی، یکی از فعالان‌عملگرای سیاسی توصیه‌ای برای او داشت: پولی را که در حساب ذخیره ارزی (نام سابق صندوق توسعه ملی) جمع کرده‌ای خرج کن! معنای این توصیه که احتمالا بسیاری از همراهان جامعه‌نو بار اول است درباره آن میخوانند این بود که خاتمی بهتر است کره‌ بیشتری روی نان مردم بمالد تا همفکرانش اقبال بیشتری در ادامه دستیابی به رای درانتخابات داشته باشند. بدیهی است خاتمی این توصیه ضدملی را نمیپذیرفت. آدم دیگری خاتمی را میترساند: این حجم از اندوخته‌ ارزی کسانی را در فکر به اقدام‌ کودتایی بیشتر تحریک میکند؛ آنرا خرج کن! باز هم اگررئیس جمهوراصلاح طلب این را میشنید وقعی نمیگذاشت. آن آدم سلیم‌النفس مانند مار نگهبانی که روی‌گنج میخوابد روی حساب ذخیره ارزی خوابیده بود و جز درمواردی که نظام چاره‌ای نداشت به سراغ آن نمیرفت. بیشتر مایل بود به مسعود نیلی، اقتصاددان نزدیک به خود اقتدا کند که حتی آن برداشتهای لازم و ضروری از صندوق را اشتباه میدانست. نمیخواهیم داستان غارت صندوق در دوران احمدی نژاد را برایتان بگوییم (به گفته احمد توکلی هم‌جناحش، ۱۶۱ میلیارد از ۱۶۷ میلیارد سهم صندوق را به باد داد)، و هدف این است که نشان دهیم سیاستمداران کلا دودسته‌اند: صاحبان افق زمانی محدود به دوره صدارت خود و کسانی که افق زمانی اندیشه،تصمیم، و اقدامشان از دوره صدارتشان فراتر میرود . سید محمدخاتمی یکی از آنها بود و اگر قرار است روزی قضاوتی درباره او صورت گیرد، در چنین متنی است. آشکار است که نه فقط در ایران، که درکل جهان سیاستمدارانی که مشخصه افق زمانی نامحدود به دوره خودشان را دارند بسیار کم است. کشور با قحطی و بحران بزرگی در این زمینه روبروست. این روزها شمار اشخاصی که قیصریه را در برابر دستمال خود هیچ میانگارند در کشور ماخیلی زیاد است. نیاز به دلبری در افکار عمومی به حد اعلی رسیده است: نماینده مجلس فکری جز حفظ موقعیت خود نزد رای دهنده‌ها و ارباب قدرت ندارد، وزیر جز به ماندن تا پایان همین دوره و زیرسایه همین رئیس‌دولت نمی‌اندیشد، رئیس جمهوری برای باقی ماندن در قطار حکومت چهره عوض میکند و برهمه وعده‌های انتخاباتی‌اش خط بطلان میکشد، و... چرا این مساله مهم است؟ چون براساس قاعده‌ای عقلانی، یک کشور را به دوچیز میتوان نگاه داشت: قوانین اکید و فراتر از قدرت افراد قدرتمند، و یاوجود افراد فرهمند و دارای کاریزمای فوق‌حزبی که منافع عمومی برای آنها برهرمنفعت یا اراده شخصی‌شان ارجح است. ازمشخصه‌های مهم این افراد این است که افق‌زمانی اراده شان بسیار فراتر از افق غروب عمر فردی‌شان است‌: از منظری اخلاقی به عرصه سیاست ورود میکنند، به فرجام‌ دور و سرنوشت کشور دل‌مشغولند نه به خویشتن، و پروژه سیاسی‌شان از منافع فردی، حزبی، قومی، صنفی، دینی، و ایدئولوژیک فاصله بسیار زیاد دارد و برهمه آنها ارجح است. مثلا در ایران، دراین حکومت، و در ربع قرن‌اخیر، پروژه اصلاحات سید محمدخاتمی چنین خصلتی داشت: از خودش فراتر بود، به سرانجام و سرنوشت کشور وحکومت معطوف بود و البته هدفی اخلاقی را در عرصه سیاست دنبال میکرد. آیت‌الله‌منتظری هم به همین سان باید قضاوت کرد؛ فقیهی که خوی انسانی و اخلاق را بر هر سیاست و کیاستی غالب میدانست. امروز، کشور از داشتن چنین اشخاصی محروم است. واضح است صف آنهایی راکه برای رسیدن به بالاترین پست اجرایی صف کشیده‌اند منظور نداریم. آدمهایی دم‌دستی و بی‌وقارند که افق زمانی کوتاه پروژه خودشان را آشکارا به نمایش میگذارند. تظاهر هم نمیتوانند کرد؛ همه حرکات و سکناتشان مقاصد حقیرشان را لو میدهد. فقط دوره احتمالی خودشان (به همین علت است که فقط وعده کوتاه مدت و قابل لمس از نظر مالی میدهند) مهم است و چشم‌انداز فرا دوره‌ای ندارند. محورپروژه آنها خودشان است؛ چهار یا هشت سال برگرده مردم به نفع یک دارودسته، و دیگر هیچ. حکومت و دولت رفیق سالار ارادت محور و مافیاسان با همین‌ها شکل میگیرد. البته برای کشور مشکل سازند، ولی خودشان معلول‌‌عمل دیگران هستند؛ کارگزاران‌استبداد! فاجعه‌ای برای کشور است: فرهمند عاقل‌صاحب‌کاریزما غایب، اراده برتر معطوف به قانون در لایه فوقانی مفقود، و نگرانی از دست‌رفتن کنترل و فقدان ثبات، سایه‌انداز بر همه‌چیز! سخن بی‌پایان درباره تقوی، عدالت، پاکدستی، انصاف سس‌غلیظ همه سخنرانیها، و نگرانی واقعی درباره اثر حجم عظیمی از ناکارایی، فساد، و فامیل‌سالاری بر ایران‌فردا نامشهود. کسی نگران بعد از خود نیست و نمیتوان به عاقبت‌کار خوشبین بود!
با ۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بالاچه جامعه و سیاست روز ایران
لینک مستقیم
by golstar via CommaFeed - blogger

نظرات