بزرگترین دوراهی رهبر فرقه ولائی و ملت در رنج ایران
اا
رضا علیجانی
اا
چندی پیش محسنحسام مظاهری، پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی و نویسنده خوشفکر اصولگرا در یادداشتی تلگرامی با عنوان «فرقه حزب اللهی» نوشت: «چند سال پیش نوشتم که جماعت موسوم به «حزباللهی» و «انقلابی» در سالهای اخیر از یک جریان سیاسی، اجتماعی و مذهبی به یک «فرقه» تغییر وضعیت داده است. فرقهای فروبسته که روزبهروز فاصلهاش از بدنهی جامعهی ایرانی بیشتر شده است. فرقهای با زبان، ادبیات، دستگاه فکری، مدل تربیتی، مصرف رسانهای، الگوی دینداری، سنجش منزلتی، سبک زندگی، گفتمان ایدئولوژیک، جغرافیای فرهنگی و درنتیجه نظام مسائل و دغدغهها و منافع و مصالحی کاملاً مجزا و متمایز با بدنهی عمومی جامعه. فرقهای که اعضایش اساساً در یک دنیای دیگری زندگی میکنند. فرقهای که خود را «قوم برتر» و صالح میپندارد و بقیهی جامعه را مستضعفان فکری که بلوغ کافی ندارند و باید بالاجبار هدایتشان کرد. و حکومت دینی ابزار این هدایت اجباری است. حالا و به مدد دو انتخابات مهندسیشده، این فرقه، مجلس و دولت را هم قبضه کرده و حاکمیتی یکپارچه ساخته است.» نکته ای که بر این ارزیابی دقیق باید افزود این است که آقای خامنه ای رهبر و راهبر این فرقه ولائی است.
رهبر فرقه ولائی با انتصاب رئیسی به رئیس الوزرایی و با این هیئت دولت کوتوله دست به بزرگترین قمار زندگی اش زده است. قماری که در خوشبینانه ترین حالت میخواهد دولت جهادی در داخل و جهادگری در منطقه و جهان را همزمان پیش ببرد. از هم اکنون روشن است که دولت کنونی که سایه کمرنگی از دولت احمدی نژاد است محکوم به شکست است. در دوران احمدی نژاد نه بحران کرونا بود و نه تحریم هایی در سطح کنونی، نفت نیز هم به فروش میرفت و درآمدش به کیسه خلیفه میریخت و هم قیمتی سرسام آور و بالای صد دلار داشت. دولتی که با امواج اعتراضاتی همچون دی 96 و آبان 98 نیز مواجه نشده بود.
کسری بودجه اولین و مهمترین مشکل سرراه دولت رئیسی است. بنابراین یا باید درآمدهای کشور اضافه شود و یا از هزینه ها کاسته گردد. فعلا و با این ساست خارجی و با به دست انداز افتادن مذاکرات وین چشم انداز روشنی برای افزایش چشمگیر درآمدهای کشور نیست. ضمن اینکه تصویب «اف ای تی اف» نیز همچنان کلافی سردرگم زیر انبوهی از شعارهای از قبل داده شده گیر افتاده است. همچنین ظاهرا قرار نیست از ویژه خواریها و رانتجویی ها و خرج و بَرج های بخشهای مختلف قدرت به خصوص سهم روحانیها و نظامیها چیزی کم شود. پس باز میماند تنها کوچکتر کردن سفره مردم. اجرای این سیاست همان و انفجار اعتراضات اجتماعی به بحرانهای بر هم انباشته شده همان.
رهبر فرقه ولائی که دولت سایه اش را به آفتاب کشانده و در هر قطع برق و آب و دفن جانباخته از کرونا مردم به درستی او را نشانه میروندِ، بر سر یک دو راهی بزرگ قرار گرفته است: یا دست برداشتن از ادعای دولت جهادی در داخل که در واقع چیزی جز دولت پوپولیستی و پول پاش نیست، چون پولی برای جهادگری و پولپاشی وجود ندارد؛ و یا دست برداشتن از ادعای حمایت و راهبری جهادگری در خارج و جبهه مقاومت پروری در منطقه و جهان.
از طرف دیگر میتوان گفت ملت ایران نیز بر سر یک دو راهی بزرگ قرار دارد یا تحمل سختی ها و مرارتهایی که سیاستهای ضدملی رهبر فرقه ولائی بر زندگی شان تحمیل کرده است و یا اعتراض بدان ولو اعتراضات که گهگاه و از سر خشم ناگهان و استیصال مزمن سر می زند.
چینش وزرای اقتصادی دولت رئیسی همسو با پیشبرد اقتصاد مقاومتی است و وزیر امورخارجه او در پی جهادگری و جبهه مقاومت. اما این دولت یک وزیر دیگر هم دارد که از قضا او هم نظامی است: وزیر کشور. این تابلو نشان دیگری است که دولت بیت و فرقه ولائی پاسخش به اعتراضات مردمی برخاسته از پارادوکس دولت مثلا جهادی در داخل و جهادی در خارج و بن بستهایش برای مردم در رنج ایران چیستسِ؛ سرکوب و حبس و ارعاب.
به نظر می رسد آینده کوتاه و میات مدت ایران و جمهوری اسلامی را پاسخ رهبر فرقه و ملت در رنج به این بزرگترین دوراه هی های زندگی شان و برخوردها و پاسخ های متقابلشان به یکدیگر ترسیم خواهد کرد.
اگر آقای خامنه ای نخواهد از سیاستهای منطقه ای اش دست بردارد و یا آنها را کاملا تعدیل کند (مثلا از شیعی گر سیاسی -نظامی به شیعی گری اقتصادی- فرهنگی تغیر مسیر دهد)؛ مذاکرات کاملا به بن بست میرسد. طرف آمریکایی نیز که هم از درون کشور خود و هم متحدان منطقه ای اش تحت فشار است، بعید است به سادگی اهرم تحریم های اقتصادی را از دست بدهد و به ج.ا به راحتی فرصت عرض اندام تازه ای دهد. در این وضعیت آقای خامنه ای با سیاه ترین حالت مواجه خواهد شد یعنی هر دو سیاست جهادی اش به بن بست میخورد و چون او نمیتواند سیاست جهادی خارجی اش را کاملا تعطیل کند اندک در آمدها کشور را ن
By: via لینکستان | لینکهای جذاب
اا
رضا علیجانی
اا
چندی پیش محسنحسام مظاهری، پژوهشگر اجتماعی تشیع و آیینهای شیعی و نویسنده خوشفکر اصولگرا در یادداشتی تلگرامی با عنوان «فرقه حزب اللهی» نوشت: «چند سال پیش نوشتم که جماعت موسوم به «حزباللهی» و «انقلابی» در سالهای اخیر از یک جریان سیاسی، اجتماعی و مذهبی به یک «فرقه» تغییر وضعیت داده است. فرقهای فروبسته که روزبهروز فاصلهاش از بدنهی جامعهی ایرانی بیشتر شده است. فرقهای با زبان، ادبیات، دستگاه فکری، مدل تربیتی، مصرف رسانهای، الگوی دینداری، سنجش منزلتی، سبک زندگی، گفتمان ایدئولوژیک، جغرافیای فرهنگی و درنتیجه نظام مسائل و دغدغهها و منافع و مصالحی کاملاً مجزا و متمایز با بدنهی عمومی جامعه. فرقهای که اعضایش اساساً در یک دنیای دیگری زندگی میکنند. فرقهای که خود را «قوم برتر» و صالح میپندارد و بقیهی جامعه را مستضعفان فکری که بلوغ کافی ندارند و باید بالاجبار هدایتشان کرد. و حکومت دینی ابزار این هدایت اجباری است. حالا و به مدد دو انتخابات مهندسیشده، این فرقه، مجلس و دولت را هم قبضه کرده و حاکمیتی یکپارچه ساخته است.» نکته ای که بر این ارزیابی دقیق باید افزود این است که آقای خامنه ای رهبر و راهبر این فرقه ولائی است.
رهبر فرقه ولائی با انتصاب رئیسی به رئیس الوزرایی و با این هیئت دولت کوتوله دست به بزرگترین قمار زندگی اش زده است. قماری که در خوشبینانه ترین حالت میخواهد دولت جهادی در داخل و جهادگری در منطقه و جهان را همزمان پیش ببرد. از هم اکنون روشن است که دولت کنونی که سایه کمرنگی از دولت احمدی نژاد است محکوم به شکست است. در دوران احمدی نژاد نه بحران کرونا بود و نه تحریم هایی در سطح کنونی، نفت نیز هم به فروش میرفت و درآمدش به کیسه خلیفه میریخت و هم قیمتی سرسام آور و بالای صد دلار داشت. دولتی که با امواج اعتراضاتی همچون دی 96 و آبان 98 نیز مواجه نشده بود.
کسری بودجه اولین و مهمترین مشکل سرراه دولت رئیسی است. بنابراین یا باید درآمدهای کشور اضافه شود و یا از هزینه ها کاسته گردد. فعلا و با این ساست خارجی و با به دست انداز افتادن مذاکرات وین چشم انداز روشنی برای افزایش چشمگیر درآمدهای کشور نیست. ضمن اینکه تصویب «اف ای تی اف» نیز همچنان کلافی سردرگم زیر انبوهی از شعارهای از قبل داده شده گیر افتاده است. همچنین ظاهرا قرار نیست از ویژه خواریها و رانتجویی ها و خرج و بَرج های بخشهای مختلف قدرت به خصوص سهم روحانیها و نظامیها چیزی کم شود. پس باز میماند تنها کوچکتر کردن سفره مردم. اجرای این سیاست همان و انفجار اعتراضات اجتماعی به بحرانهای بر هم انباشته شده همان.
رهبر فرقه ولائی که دولت سایه اش را به آفتاب کشانده و در هر قطع برق و آب و دفن جانباخته از کرونا مردم به درستی او را نشانه میروندِ، بر سر یک دو راهی بزرگ قرار گرفته است: یا دست برداشتن از ادعای دولت جهادی در داخل که در واقع چیزی جز دولت پوپولیستی و پول پاش نیست، چون پولی برای جهادگری و پولپاشی وجود ندارد؛ و یا دست برداشتن از ادعای حمایت و راهبری جهادگری در خارج و جبهه مقاومت پروری در منطقه و جهان.
از طرف دیگر میتوان گفت ملت ایران نیز بر سر یک دو راهی بزرگ قرار دارد یا تحمل سختی ها و مرارتهایی که سیاستهای ضدملی رهبر فرقه ولائی بر زندگی شان تحمیل کرده است و یا اعتراض بدان ولو اعتراضات که گهگاه و از سر خشم ناگهان و استیصال مزمن سر می زند.
چینش وزرای اقتصادی دولت رئیسی همسو با پیشبرد اقتصاد مقاومتی است و وزیر امورخارجه او در پی جهادگری و جبهه مقاومت. اما این دولت یک وزیر دیگر هم دارد که از قضا او هم نظامی است: وزیر کشور. این تابلو نشان دیگری است که دولت بیت و فرقه ولائی پاسخش به اعتراضات مردمی برخاسته از پارادوکس دولت مثلا جهادی در داخل و جهادی در خارج و بن بستهایش برای مردم در رنج ایران چیستسِ؛ سرکوب و حبس و ارعاب.
به نظر می رسد آینده کوتاه و میات مدت ایران و جمهوری اسلامی را پاسخ رهبر فرقه و ملت در رنج به این بزرگترین دوراه هی های زندگی شان و برخوردها و پاسخ های متقابلشان به یکدیگر ترسیم خواهد کرد.
اگر آقای خامنه ای نخواهد از سیاستهای منطقه ای اش دست بردارد و یا آنها را کاملا تعدیل کند (مثلا از شیعی گر سیاسی -نظامی به شیعی گری اقتصادی- فرهنگی تغیر مسیر دهد)؛ مذاکرات کاملا به بن بست میرسد. طرف آمریکایی نیز که هم از درون کشور خود و هم متحدان منطقه ای اش تحت فشار است، بعید است به سادگی اهرم تحریم های اقتصادی را از دست بدهد و به ج.ا به راحتی فرصت عرض اندام تازه ای دهد. در این وضعیت آقای خامنه ای با سیاه ترین حالت مواجه خواهد شد یعنی هر دو سیاست جهادی اش به بن بست میخورد و چون او نمیتواند سیاست جهادی خارجی اش را کاملا تعطیل کند اندک در آمدها کشور را ن
By: via لینکستان | لینکهای جذاب
نظرات
ارسال یک نظر