حسین رونقی به تازگی پس از آزادی و انتشار گزارشاتی از وضعیت رو به بهبود خود مطلب زیر را در کانال تلگرامیاش منتشر کرده: «ولی من همکاری نمیکنم. اگر مجبور به همکاری شوم، آن وقت خودم را میکشم.» از روزی که آزاد شدهام به اندازهای آزار و اذیت، کنترل امنیتی و فشار رسانههایِ دروغگو را افزایش دادهاید که زندگی عادیم فلج و روند درمان مختل شده است. صریح و شفاف از آنچه رخ داده مینویسم و شکی به دلم راه نمیدهم. پایم آسیب دیده بود؟ بله پای چپم حین بازداشت در مقابل دادسرا توسط خفتگیرهای لباس شخصی آسیب جدی (شکستگی یا دررفتگی) دیده بود. به گونهای که حتمن باید برای جابهجایی (به دلیل ندادن عصا) کمک میکردند! برای نداشتن تماس تلفنی تا 39 روز با خانواده، از بحث شکستگی پای راست اطلاع نداشتم. پس از هفتهها از هماتاقیها در مورد شکستن دو پا (خصوصن پای راست) شنیدم و همان موقع به بازجوها گفتم: «به خانواده اطلاع بدهید پای راستم سالم است، این بیخبری شکنجه مضاعف برای خانواده است» که اطلاع نداده بودند! و با عنوان ممنوعالتماس بودن حتی اجازه ندادند به مادرم بگویم! اعتصاب غذا؟ تمام ویدیوها و گزارش پزشکها تا روز 39 اعتصاب غذا در بند 209 و پس از آن توسط سازمان زندانها ثبت و ضبط شده است، که از قوه قضائیه میخواهم تمام مستندات تصویری و مکتوب را به صورت کامل برای افکار عمومی منتشر کند. همچنین شهادت هماتاقیها نیز در این مورد موجود است. در بازجویی از برخی دوستان و معترضان از «حربه» فریب استفاده کردهاید که «ما حسین رونقی را مجبور به ابراز ندامت کردهایم» و «شما هیچ نیستید». اگر ابراز پشیمانی و ندامت یا درخواست عفو و بخششی از من وجود دارد همین امروز آن را عمومی منتشر کنید. با تمام ضعفها، اشتباهات و کاستیهایم با مردم صادق هستم، شما هم به شعار خودتان «النَّجاةُ فی الصِّدق» پایبند باشید. اساسن قوه قضائیه تمام پروندههای من را عمومی منتشر کند؛ آنچه تاکنون با دوربینها از حین بازداشت و انتقال و بازجوییها ضبط شده است و هرآنچه در پروندهها موجود است. از پای لنگان در دادسرا تا بند 209، تا لحظهای که بازجوی جویای نامتان به پدر و مادرم گفت: «پدر و مادرت مثل خودت اوباش و اغتشاشگر و خائن هستند» و یا به من گفت: «تو وطنفروش، یار شیطان، خائن، دروغگو و محاربی» و من با آن حال ناخوش حین اعتصاب غذا بغض کردم و اشک ریختم! لحظهای را که بازجو پس از فحاشی به پدر و مادر میگفت: «هنوز اعتصاب غذایی؟ غذا بخور و بنویس! بنویس که پشیمانی. اسم همکارانت را بنویس» و من در پاسخ با بغض و حال ناخوش میگفتم: «میخواهم بمیرم؛ من تمام شدم. چه کار من دارید؟» و او میگفت: «تو تازه شروع شدی!» را منتشر کنید. لحظه بحث و درگیری با بازجوها در اتاق مصاحبه را منتشر کنید که به زور میخواستند مرا در مقابل دوربین بنشانند و جلوی دوربین نرفتم و دم در نشستم و دوربین را به سمت من چرخاندند و پس از درگیری لفظی مرا به سلول برگرداندند! همانجا هم گفتم که: «من جرمی مرتکب نشدم که ابراز ندامت کنم». بازپرس میگفت برای تو «بیم فرار از کشور» وجود ندارد، امنیتیها میگویند «بیم فعالیت مجدد» (مصاحبه با رسانههای فارسی خارج) وجود دارد! گفتم من اگر حرفی بزنم روی حرفم میایستم؛ گفت میگویند: «رونقی دروغ میگوید بارها تعهد داده و عمل نکرده» گفتم یک برگه نشان دهند من تعهد داده باشم! به بازپرس و دادستان گفتم و نوشتم: «با توجه به شرایط و وضعیتم (وضعیت بیماری و بهبود و درمان) تصمیم گرفتهام فعلن تا آخر سال فعالیت سیاسی (با تاکید بر مصاحبه با رسانهها) را متوقف و به شرایط جسمی و درمان بیماری و جراحی مشغول باشم، اگر قصد فعالیت مجدد داشتم خودم به دادسرا میآیم». در عین حال گفتم در شبکههای اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی همچون گذشته حاضر خواهم بود و تا همین الان هم روی حرفم ایستادهام حتی با وجود حملههای سازمان یافته صداوسیما، رسانههای حکومتی و سایبریها، تهدیدهای فیزیکی و فشار روانی وارده به خود، خانواده و اطرافیانم. واضح میگویم و میخواهم، صداوسیما و رسانههای حکومتی از بابت انتشار محتوای دروغ و اتهامزنی باید عذرخواهی کنند و اگر مسئولان حکومت ج.ا جلوی حملات سازمانیافته صداوسیما، خبرگزاریهای حکومتی (فارس، تسنیم، مهر و...)، سایبریها، و... را نگیرند واکنش درخوری نشان خواهم داد. شاید بتوانید امثال من را بازداشت و زندانی کنید، شاید بتوانید در اتاقهای بازجویی ما را تحقیر کنید، توهین کنید و بغض و اشک ما را ببینید، اما نمیتوانید مالک اندیشه و خرد ما باشید، نمیتوانید ما را کنترل کنید، بخرید یا وادار به همکاری کنید. ما انسانیم، ما اراده داریم و ما ایرانیم. از گفتن آنچه رخ داده نه واهمه دارم، نه خجالت میکشم، من هم انسانم، از گوشت و پوست و استخوانم، درد میکشم، رنج را میفهمم و آسیب میبینم، کم میآورم، اشتباه میکنم اما همیشه سعی میکنم همانی باشم که هستم، امروز هم نوشتم تا حداقل بعد از روزها بیخوابی و ناآرامی کمی آرام شوم. منبع (https://igmag.ir/%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87-xkmgdcet8rz7)
با ۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بالاچه جامعه و سیاست روز ایران
لینک مستقیم
با ۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بالاچه جامعه و سیاست روز ایران
لینک مستقیم
نظرات
ارسال یک نظر