جعل ملتی به نام «فلسطین» و پیامدهای آن
#A 430
آرمان امیری @armanparian
اگر با رویکردی تاریخی به سراغ منطقه برویم، اکثر قریب به اتفاق کشورهای منطقه (بجز ایران و مصر) جعلی هستند و اغلب از متلاشی شدن امپراطوری عثمانی حاصل شدهاند که عمر آن به پایان جنگ جهانی اول باز میگردد. در چنین رویکردی اسرائیل نسبت به باقی کشورهای منطقه مورد متفاوتی به حساب نمیآید و البته فلسطینیها هم میتوانند به همان اندازهی باقی مردم منطقه امیدوار به تشکیل یک دولت مستقل باشند: وقتی هر روز یک کشور جدیدی ساخته میشود، چرا ما یکی نسازیم؟!
اما اگر بخواهیم با رویکرد حقوقی و با استناد به نظام رسمی حقوق بینالملل به سراغ مساله برویم، آنگاه نتایجی که به دست میآید، اصلا با پروپاگاندای «جعلی» خواندن اسرائیل سازگار نخواهد بود. پیشینهی معاصر اسرائیل هم به مانند باقی کشورهای حوزهی امپراطوری عثمانی، به حدود سال ۱۹۲۰ باز میگردد که تا زمان استقلال کامل، یک دوران «تحت قیمومیت» را سپری کرد. در نهایت، با خروج انگلیسیها، استقلال کامل اسرائیل در ۱۹۴۸ محقق شد و در ۱۹۴۹ نیز این کشور به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.
بر خلاف تمامی این کشورها که همگی با یک تاریخچهی نسبتا مشابه از عثمانی جدا شدند و تقریبا در یک بازهی زمانی مشابه با کسب استقلال کامل به عضویت سازمان ملل درآمدند، کشور، یا دولت، یا حتی مفهومی به نام «ملت فلسطین»، ابدا در آن بازهی زمانی نه تنها رسمیت نداشت بلکه اصلا مطرح هم نبود!
سالها پیش یک مقالهی پژوهشی کامل با عنوان «یاسر عرفات، مخترع مفهوم ملت فلسطین» نوشتم. جزییات مقاله مفصل است و برای مطالعهی بیشتر میتوانید به همان مراجعه کنید. اینجا به اختصار به نتیجهگیری و موضوع اصلی مقاله اشاره میکنم که اساسا طرح عنوان مفهومی به نام «ملت فلسطین»، تنها در دههی ۸۰میلادی بود که به اصرار یاسر عرفات به ادبیات بینالمللی راه پیدا کرد.
برای خواندن متن کامل این یادداشت اینجا کلیک کنید و یا از گزینهی INSTANT VIEW استفاده کنید.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
By: via لینکستان | لینکهای جذاب
#A 430
آرمان امیری @armanparian
اگر با رویکردی تاریخی به سراغ منطقه برویم، اکثر قریب به اتفاق کشورهای منطقه (بجز ایران و مصر) جعلی هستند و اغلب از متلاشی شدن امپراطوری عثمانی حاصل شدهاند که عمر آن به پایان جنگ جهانی اول باز میگردد. در چنین رویکردی اسرائیل نسبت به باقی کشورهای منطقه مورد متفاوتی به حساب نمیآید و البته فلسطینیها هم میتوانند به همان اندازهی باقی مردم منطقه امیدوار به تشکیل یک دولت مستقل باشند: وقتی هر روز یک کشور جدیدی ساخته میشود، چرا ما یکی نسازیم؟!
اما اگر بخواهیم با رویکرد حقوقی و با استناد به نظام رسمی حقوق بینالملل به سراغ مساله برویم، آنگاه نتایجی که به دست میآید، اصلا با پروپاگاندای «جعلی» خواندن اسرائیل سازگار نخواهد بود. پیشینهی معاصر اسرائیل هم به مانند باقی کشورهای حوزهی امپراطوری عثمانی، به حدود سال ۱۹۲۰ باز میگردد که تا زمان استقلال کامل، یک دوران «تحت قیمومیت» را سپری کرد. در نهایت، با خروج انگلیسیها، استقلال کامل اسرائیل در ۱۹۴۸ محقق شد و در ۱۹۴۹ نیز این کشور به عضویت سازمان ملل متحد درآمد.
بر خلاف تمامی این کشورها که همگی با یک تاریخچهی نسبتا مشابه از عثمانی جدا شدند و تقریبا در یک بازهی زمانی مشابه با کسب استقلال کامل به عضویت سازمان ملل درآمدند، کشور، یا دولت، یا حتی مفهومی به نام «ملت فلسطین»، ابدا در آن بازهی زمانی نه تنها رسمیت نداشت بلکه اصلا مطرح هم نبود!
سالها پیش یک مقالهی پژوهشی کامل با عنوان «یاسر عرفات، مخترع مفهوم ملت فلسطین» نوشتم. جزییات مقاله مفصل است و برای مطالعهی بیشتر میتوانید به همان مراجعه کنید. اینجا به اختصار به نتیجهگیری و موضوع اصلی مقاله اشاره میکنم که اساسا طرح عنوان مفهومی به نام «ملت فلسطین»، تنها در دههی ۸۰میلادی بود که به اصرار یاسر عرفات به ادبیات بینالمللی راه پیدا کرد.
برای خواندن متن کامل این یادداشت اینجا کلیک کنید و یا از گزینهی INSTANT VIEW استفاده کنید.
کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
By: via لینکستان | لینکهای جذاب
نظرات
ارسال یک نظر