پزشکیان روی صندلی پاستور: گامی به عقب

حمزه عربزاده: روی سخن این نوشته دوستانی هستند که با دغدغه آینده کشور، به دوراهی شرکت یا عدم شرکت در انتخابات می اندیشند و البته انگیزه ی شرکت احتمالی شان در انتخابات رای دادن به آقای پزشکیان است، به امید اصلاحاتی هرچند تدریجی و گام به گام، و به امید وقفه ای هرچند مختصر در روند سقوط و اضمحلال کشور. تمرکز اصلی نوشته از منظر اقتصادی خواهد بود و در پایان استدلال می‌کنم که چرا از نگاه من منطق این نوشتار قابل تعمیم به حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی نیز هست.

۱- گره کور اقتصاد: توافقی گسترده میان صاحب نظران اقتصادی وجود دارد که گره کور وضعیت اقتصادی کشور نه در وضعیت مدیریتی و نه در بدنه کارشناسی اقتصادی و مالی، بلکه در وضعیت سیاسی کشور است. به عبارت دیگر، قدم اول در حل مشکلات اقتصادی، نه در سیاستگذاری اقتصادی بلکه در امر سیاسی است. تنها اشاره‌ای کوتاه می‌کنم: حل مسائل اقتصادی ما در اولین قدم نیازمند حل مساله تحریم، حل FATF، و ایجاد اعتماد و جذابیت برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و ورود تکنولوژی و امکان صادرات برای رشد تولید داخل است. در درجات بعدی: رقابتی کردن اقتصاد (از طریق آزادسازی اقتصادی و حذف قیمت گذاری دستوری و کوتاه کردن دست بازیگران غیررقابتی اقتصاد مانند نهادهای نیمه دولتی و نظامی) و اصلاح بودجه و کاهش ناترازی های مالی دولت (از جمله با حذف و کاهش رانت های حکومتی) برای کاهش تورم است.

بی‌شک حل هرکدام از این مسائل جز با چراغ سبز هسته قدرت امکان‌پذیر نیست. در صورت عدم تحقق این اصلاحات، مسائل اقتصادی ما با تغییر مدیریت و دادن امور به دست حتی مجرب‌ترین کارشناسان اقتصادی و مالی قابل حل نیست و قفل اقتصاد باز نمی‌شود. تفاوت مدیریتی و سیاستگذاری در غیاب این اصلاحات، تنها بحث بر سر باز توزیع منابعی رو به افول خواهد بود. عدم وجود تفاوت معنادار در وضعیت اقتصادی ۳سال آخر دولت روحانی و ۳سال عمر دولت رئیسی تنها شاهدی بر این مدعا است. علاقه‌مندان می‌توانند برای توضیحات بیشتر به صحبت‌های آقایان نیلی، غنی نژاد، مشایخی و به‌کیش در «دور ِهمی اقتصادی» رجوع کنند. (اینجا)

۲- هزینه اصلاحات اقتصادی: شکی نیست که بازکردن گره کورهای مذکور، هزینه‌زا است، برخی برای حاکمیت و برخی برای مردم. حل مساله سیاست خارجی و تحریم‌ها و FATF و کاهش و حذف قدرت اقتصادی نهادها و خصولتی‌ها، و ایجاد رقابت واقعی در اقتصاد، برای حاکمیت هزینه‌زا است. از سوی دیگر، در صورت باز نشدن گره‌های سیاست خارجی، رفتن به سمت آزادسازی اقتصادی به معنای افزایش قیمت‌ها خواهد بود که فشار زیادی را به مردم تحمیل می‌کند و به نارضایتی‌های گسترده از دولت مستقر منجر می‌شود. لازم به ذکر است که افزایش قیمت به معنی اصلاح/آزادسازی قیمت نیست، و صرفا به افزایش قیمت ختم می‌شود. از این منظر رفتن به سمت آزادسازی اقتصادی، در فقدان حل مسائل سیاست خارجی و در فقدان حذف بازیگران غیررقابتی، نه از منظر اقتصاد سیاسی امری ممکن است و نه عملا توفیقی در برون رفت وضعیت اقتصادی کشور از وضعیت فعلی ایجاد می‌کند.

۳- هزینه-فایده تن دادن به اصلاحات از منظر حاکمیت: بی‌شک حل مسائل مذکور که ریشه‌های بن بست اقتصادی کشورند، نیازمند عزم سیاسی و چراغ سبز هسته قدرت است. عزم حاکمیت برای حل مسائل مربوط به سیاست خارجی (از جمله تحریم‌ها و FATF) و کاهش نفوذ بازیگران غیررقابتی اقتصاد، به معنی ایجاد نارضایتی در نیروهای رانتی و منتفع از وضعیت موجود و نیز طرفداران ایدئولوژیک حاکمیت است و از این منظر برای حاکمیت هزینه‌زا است. اما در عین حال، حل این مسائل از طریق آثار مثبت اقتصادی می‌تواند رضایت بخشی از جامعه را برای حاکمیت به ارمغان بیاورد. تجربه ۳ساله دولت رئیسی نشان داد، که همچنان برای حاکمیت، هزینه چنین اصلاحاتی بیشتر از منافع آن است. چنانکه همین هزینه/فایده در مسائل اجتماعی (نظیر فیلترینگ و مساله حجاب) نیز در سه ساله اخیر وجود داشته است. اما افزایش فشارهای اجتماعی و خطرات سیاسی ناشی از آن می‌تواند موازنه این هزینه/فایده را برای حاکمیت تغییر دهد.

۴- اصلاح به میانجی دیگری: گروهی از حامیان پزشکیان، چراغ سبز حاکمیت برای حضور پزشکیان در انتخابات را به تغییر در این هزینه/فایده حاکمیت تعبیر کرده‌اند و استدلال می‌کنند که حاکمیت از دوره ۳ساله رئیسی و افزایش نارضیاتی‌های اجتماعی درس عبرت گرفته و حضور پزشکیان در انتخابات به معنی عزم حاکمیت برای حل مسائل است (برای مثال رجوع کنید به استدلال‌های عباس عبدی در مناظره با مصطفی مهرآیین، اینجا). اما دوستان توضیح نمی‌دهند که اگر حاکمیت عزمی برای حل این مسائل دارد، چرا باید همزمان با دادن هزینه‌های چنین اصلاحاتی (هزینه‌هایی که در بند ۳ به آن اشاره شد)، امتیاز اجتماعی این اصلاحات را به رقیب سیاسی خود واگذار کند؟ به نظرم این استدلال می‌تواند قابل قبول باشد که انباشت فشارهای اجتماعی، حاکمیت را به تغییراتی وادار کند، اما سوال اساسی این است، که حتی اگر حاکمیت پذیرفته باشد که راهی جز انجام این اصلاحات ندارد و باید هزینه سیاسی/ایدئولوژیک آن را بپردازد، چرا باید امتیاز آن را به جیب رقیبان خود که پایه‌های اجتماعی شان تقریبا از بین رفته است بدهد؟ اتفاقا اگر گفته‌های جواد ظریف در مورد کارشکنی هسته قدرت در زنده کردن برجام، در مساله واکسن‌ها، حمله به سفارت و بعد بازگشایی آن در دوره رئیسی را بپذیریم، نتیجه منطقی آن همین خواهد بود که هسته‌ی قدرت حاضر نیست امتیاز هیچ اصلاحاتی را به نیروهای زاویه دار از حاکمیت تقدیم کند. صحبتهای خامنه ای در روز غدیر و تلاش هسته قدرت برای وادار کردن جلیلی به کناره گیری از انتخابات، این نظر را تقویت میکند، که حاکمیت، قصدی برای اصلاح به میانجی پزشکیان و هوادارانش ندارد.

۵- روزنه گشایان: روزنه گشایان حامی پزشکیان از سوی دیگر، استدلال می‌کنند که تایید صلاحیت پزشکیان به مانند تایید خاتمی در سال۷۶ و تایید روحانی در سال۹۲ ناشی از این تحلیل حاکمیت بوده که «پزشکیان شانسی برای پیروزی ندارد، و تایید او صرفا به داغ شدن تنور انتخابات می‌انجامد». با این تحلیل، دوستان مترصد این فرصت‌اند که با روزنه گشایی، بازی حاکمیت را به هم بزنند و با ایجاد جنبشی در پشت پزشکیان، حاکمیت را غافلگیر کنند و راه اصلاحات گام به گام را در پیش بگیرند. برخلاف دوستان اما من تصور می‌کنم، که با چنین تحلیلی (یعنی با فرض عدم رضایت حاکمیت از ریاست جمهوری پزشکیان) پیروزی پزشکیان تنها سنگی در راه اصلاح امور خواهد بود. اگر حاکمیت رضایتی از حضور پزشکیان در پاستور نداشته باشد، پیروزی او به معنی آن است که نه تنها حاکمیت اجازه ای برای اصلاحات مذکور در بند۱ را نمی‌دهد، بلکه از فردای انتخابات همه نیروهای خود را بسیج می‌کند برای زمین گیر کردن دولت. اما هزینه اصلی حضور پزشکیان در پاستور، فراتر از چنین سنگ اندازی‌هایی خواهد بود. پیروزی پزشکیان، نیروهای حامی او را به مدافعان و توجیه‌گران وضع موجود تبدیل کرده و هسته سخت قدرت را در جایگاه طلبکار و منتقد وضع موجود قرار می‌دهد. این تغییر جایگاه، به معنی خالی شدن (یا دست کم کاهش جدی) فشار اجتماعی خواهد بود که برای تغییر در هزینه-فایده حاکمیت برای تن دادن به اصلاح لازم است. به نظرم، این بزرگترین هزینه شرکت در انتخابات و پیروزی پزشکیان است.

۶- هزینه بزرگ برای ما: شخصا افزایش مشارکت در روز انتخابات را چندان پرهزینه نمی‌دانم: حاکمیت می‌تواند برای کوتاه مدتی حضور مردم در انتخابات را به مشروعیت مردمی خود تعبیر کند؛ اما چنین تبلیغاتی تنها لالایی کوتاه مدتی برای حامیانش خواهد بود و فرصتی محدود برایشان ایجاد می‌کند برای توجیه و افزایش فشار اجتماعی و ادامه راه پرهزینه سیاسی/اقتصادی پیشین. خطر اصلی اما از نظر من، پیروزی پزشکیان و نشستن او در پاستور است. پیروزی او، یعنی همان تغییر جایگاه متهم و دادخواه. پیروزی او، یعنی خالی کردن فشار اجتماعی روی حاکمیت و انتقال آن به بخشی از نیروهای سابقا تحول خواه و منتقد وضع موجود. از این منظر، نشستن پزشکیان بر صندلی پاستور، نهایتا یعنی خالی کردن فشاری که برای وادار کردن حاکمیت به اصلاح لازم است.

۷- فراتر از اقتصاد: به نظرم استدلال‌های بالا تا حد زیادی در مورد اصلاح در امور اجتماعی و فرهنگی هم صادق است. آزادتر شدن نسبی بحث حجاب در دوره رئیسی رخ داد آن‌هم تنها به واسطه فشار اجتماعی که جامعه به حاکمیت تحمیل کرد و نه در زمان روحانی و به واسطه دولتی که شعار مخالفت با گشت ارشاد داشت. قطع موقت شبکه اینترنت در زمان روحانی رخ داد که داعیه آزادی فضای مجازی را داشت. در دولت روحانی، ظریفی که امروز رگ گردن باد می‌کند و از حقوق مردم می‌گوید، توجیه‌گر زندانی کردن روزنامه نگاران شد و تقلیلگر مساله حجاب اجباری به dress code و افسوس می‌خورد که چرا فرصت «علاج» شلیک به هواپیمای اوکراینی به او داده نشده!

تجربه سالهای اخیر که هزینه زیادی به جامعه ما تحمیل کرده و به واسطه آن خون‌های پاکی بر زمین ریخته شده، باید به ما آموخته باشد که راه اصلاح جز از طریق فشار اجتماعی و تغییر در هزینه-فایده حاکمیت ممکن نیست. سیاستمدار هوشمند و موثر کسی است که بتواند به موقع این فشار اجتماعی را نقد کند و به امتیاز سیاسی برای مردم بدل کند، نه روزنه گشایانی که محصول کارشان جز تخلیه فشار اجتماعی به نفع حاکمیت نخواهد بود. خالی شدن فشار اجتماعی (که حاصل خون پاک نوجوانان و جوانان این خاک است) یعنی دادن این فرصت به حاکمیت که از هر اصلاحی سرباز زند. این بزرگترین هزینه نشستن پزشکیان بر صندلی پاستور است، هزینه ای به مراتب بزرگتر از بالا رفتن عدد مشارکت در انتخابات.

کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»



source https://medium.com/@golstar/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%B1-%DA%AF%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D9%82%D8%A8-d4b3284f80ab?source=rss-8c767f30b98d------2

نظرات