#در_کرانه_روز
نه به تحقیر، تشجیع و تهدید... و نه به توهم!
بالاخره آنچه نمیبایست اتفاقافتاد و از حدود آنچه هم که ایالاتمتحده و اسرائیل جنگ محدود برقآسا میدانستند فراتر خواهدرفت. بعید است بتوان آن را کنترلکرد و نشانهها نیز حاکی از آنند که از سوی آنها قصدی هم برای محدودکردن دامنۀ جنگ وجود ندارد: خواهان این جنگ بودهاند و از مدتها پیش نقشۀ آن را کشیدهاند. تلقی آن بهعنوان ضربه و بودن در پی انتقام خطا است. همراه با انتظار برای آنچه در آینده رخخواهدداد، برخی ملاحظات نیز از جانب نیروهای سیاسی لازم است. برخی اعمال را نمیباید مرتکبشد:
- اول اینکه حکومت را نباید بهخاطر عدمتوازن قوایش با بزرگترین ماشین جنگی دنیا و منطقه تحقیر کرد. حتی اگر حکومت همۀ خطاهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را که تاکنون مرتکبشده نمیکرد و منابع را در حد عاقلانه به کسب آمادگی ملی اختصاصمیداد باز نمیتوانست توازن قوا را با قوای مشترک امپریالیسم ایالاتمتحده و حکومت شیطانی اسرائیل برقرار سازد. همچنین واکنش احتمالا کند یا کم دستگاه حکومت ایران به این تجاوز نباید مورد تحقیر باشد. حزم و درنگ در چگونگی پاسخدهی معمولا از محاسبات عقلانی ناشی میشود، نه از ترس. درک اینکه ما را وارد یک جنگ کردهاند و این یک ضربه نیست که با یک عملیات انتقامی تلافی و موازنه برقرار شود خیلی اهمیت دارد.
- دوم اینکه متقابلاً حکومت را نباید تشجیعکرد که انتقامجوییهای فوری داشتهباشد. عملیات و واکنشهای نسنجیده غالباً به زیان بیشتر میانجامند. انگیزشهای احساسی و بسیج هیجان به کار سیاست نمیآید و جنگ ادامۀ سیاست است. واضح است نوع و زمان و دامنۀ حمله بسیار تحریکآمیز است و سیاست حکومت اگر خودداری از افتادن به دام این تحریک باشد، سیاست درستی است؛ نباید این سیاست را زیر فشار گذاشت.
- ملاحظۀ سوم خودداری حکومت از تهدید داخلی است. منع مردم از دریافت و ارسال اطلاعات مرتبط با نتایج حمله، سیاست کنترلی موفقیتآمیزی برای ادارۀ فضا نیست. درجامعهای که مردمش به مرحلۀ بیاعتمادی به دستگاههای اطلاعرسانی رسیدهاند و اخبار خود را از اینترنت میگیرند و مبادلهمیکنند، منع تبادل تأثیر منفی بزرگی بر اعتماد عمومی دارد و سبب تحریص اذهان به باور شایعات و اخبار غلوآمیز افراد بیمسئولیت میشود: بستن اینترنت مردم را به سمت ایراناینترنشنال میکشاند!
- چهارم اینکه با این جنگ، ملت و حکومت ما وارد فاز تازهای از حیات سیاسی خود خواهندشد. واردشدن به این فاز با چشم باز بهتر از چشمبستن و تخیل و توهم دربارۀ ارتباط سرنوشت این جنگ تحمیلی با فرجام حکومت است. در کنار این حمله دستگاه تبلیغاتی امپریالیستی-صهیونیستی در پی القای این است که کار حکومت را تمامشده و در آستانۀ سقوط بنمایانند. برای هرگونه تعییر بنیادینی در کشور بیش از فشار خباثتآمیز بیرونی، به وحدت ملی شرافتمندانه نیاز است.
@jameeno
By: via لینکستان | لینکهای جذاب
نه به تحقیر، تشجیع و تهدید... و نه به توهم!
بالاخره آنچه نمیبایست اتفاقافتاد و از حدود آنچه هم که ایالاتمتحده و اسرائیل جنگ محدود برقآسا میدانستند فراتر خواهدرفت. بعید است بتوان آن را کنترلکرد و نشانهها نیز حاکی از آنند که از سوی آنها قصدی هم برای محدودکردن دامنۀ جنگ وجود ندارد: خواهان این جنگ بودهاند و از مدتها پیش نقشۀ آن را کشیدهاند. تلقی آن بهعنوان ضربه و بودن در پی انتقام خطا است. همراه با انتظار برای آنچه در آینده رخخواهدداد، برخی ملاحظات نیز از جانب نیروهای سیاسی لازم است. برخی اعمال را نمیباید مرتکبشد:
- اول اینکه حکومت را نباید بهخاطر عدمتوازن قوایش با بزرگترین ماشین جنگی دنیا و منطقه تحقیر کرد. حتی اگر حکومت همۀ خطاهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را که تاکنون مرتکبشده نمیکرد و منابع را در حد عاقلانه به کسب آمادگی ملی اختصاصمیداد باز نمیتوانست توازن قوا را با قوای مشترک امپریالیسم ایالاتمتحده و حکومت شیطانی اسرائیل برقرار سازد. همچنین واکنش احتمالا کند یا کم دستگاه حکومت ایران به این تجاوز نباید مورد تحقیر باشد. حزم و درنگ در چگونگی پاسخدهی معمولا از محاسبات عقلانی ناشی میشود، نه از ترس. درک اینکه ما را وارد یک جنگ کردهاند و این یک ضربه نیست که با یک عملیات انتقامی تلافی و موازنه برقرار شود خیلی اهمیت دارد.
- دوم اینکه متقابلاً حکومت را نباید تشجیعکرد که انتقامجوییهای فوری داشتهباشد. عملیات و واکنشهای نسنجیده غالباً به زیان بیشتر میانجامند. انگیزشهای احساسی و بسیج هیجان به کار سیاست نمیآید و جنگ ادامۀ سیاست است. واضح است نوع و زمان و دامنۀ حمله بسیار تحریکآمیز است و سیاست حکومت اگر خودداری از افتادن به دام این تحریک باشد، سیاست درستی است؛ نباید این سیاست را زیر فشار گذاشت.
- ملاحظۀ سوم خودداری حکومت از تهدید داخلی است. منع مردم از دریافت و ارسال اطلاعات مرتبط با نتایج حمله، سیاست کنترلی موفقیتآمیزی برای ادارۀ فضا نیست. درجامعهای که مردمش به مرحلۀ بیاعتمادی به دستگاههای اطلاعرسانی رسیدهاند و اخبار خود را از اینترنت میگیرند و مبادلهمیکنند، منع تبادل تأثیر منفی بزرگی بر اعتماد عمومی دارد و سبب تحریص اذهان به باور شایعات و اخبار غلوآمیز افراد بیمسئولیت میشود: بستن اینترنت مردم را به سمت ایراناینترنشنال میکشاند!
- چهارم اینکه با این جنگ، ملت و حکومت ما وارد فاز تازهای از حیات سیاسی خود خواهندشد. واردشدن به این فاز با چشم باز بهتر از چشمبستن و تخیل و توهم دربارۀ ارتباط سرنوشت این جنگ تحمیلی با فرجام حکومت است. در کنار این حمله دستگاه تبلیغاتی امپریالیستی-صهیونیستی در پی القای این است که کار حکومت را تمامشده و در آستانۀ سقوط بنمایانند. برای هرگونه تعییر بنیادینی در کشور بیش از فشار خباثتآمیز بیرونی، به وحدت ملی شرافتمندانه نیاز است.
@jameeno
By: via لینکستان | لینکهای جذاب
نظرات
ارسال یک نظر